خاطره ها

 

سلامی دوباره خدمت خوانندگان مطالب این وبلاگ :)
خب در اینجا همیطور که در قسمت ( آموزه ها ) هم اشاره کردم میخوام مقامی که کسب کردم  در محوریت کتاب تولید محتوای اکترونیک (swish) و قسمت مدیریت که در پروژه مجله در پودمان (office) در کتاب نصب و راه اندازی سیستم های رایانه ای داشتم را به اشتراک بگذارم ...
امیدوارم به همون طریق که در قسمت های قبل همراه من بودید اینجا هم باشید :)

هنگامی که هنرآموز کتاب تولید محتوا موضوع جشواره نوجوان سالم را در کارگاه بیان کردند به نظرم ایده جالبی اومد برای پیاده سازی آن در قالب یک موشن گرافی با نرم افزار Swish max 4 و با استقبال هنرآموز عزیزم نیز مواجه شدم و همین مسئله باعث قوت قلب من شد برای ادامه این فکر .
این پروژه را به ثمر رساندم و خروجی که در پایین تر آپلود کردم به جشواره ارسال شد ( جشواره در سطح کل استان در کلیه مقاطع بود ) و من مقام سوم استان را کسب کردم :)
حالا اگر کنجکاو شدید که اون فایلی که من توسطش مقام کسب کردم چی بوده پیشنهاد میکنم فایل پایین رو ببینید :
*این فایل را با پسوند (exe.*) در قالب یک auto play مشاهده میکنید .

 

برای مشاهده فایل کلیک کنید


 

پیرو تصاویری که در بخش ( آموزه ها ) درباره نرم افزار طراحی گرافیکی ایلاستریتور ارائه کردم یک سری نمایشگاه هایی در هنرستان برگزار شد و هنرجویان نسبت به نیاز خودشون یک سری سفارش هایی به ما دادند که اینجا من با بازار کار آشناییت پیدا کردم
 

در پودمان (office) در بخش شایستگی کار با نرم افزار (Word) هنرآموز سرکار خانم کریم زاده یک پروژه تیمی به عهده ما هنرجویان سپردن که من در این بین مسئولیت مدیریت ، سازماندهی ، هماهنگی در کل مدیریت پروژه را بر عهده داشتم
شما هم اکنون میتوانید خروجی این کار تیمی را مشاهده کنید

در اینجا من به این نتیجه رسیدم که کار تیمی با اینکه مسئولیت پذیری سختی دارد و کار بسیار دشواری است اما هنگامی که کار به سرانجام میرسد چنان لذتی دارد که تمام سختی های کار را شیرین میکند

* این فایل در قالب (3D page) میباشد 

**هنرآموز (سرکار خانم هوایی) نیز یک مجله درباره یک سال گذشته هنرستان نوایی طراحی کردند که درون آن ایده های جذابی را من پیدا کردم .

 

 

در روز دانش آموز هنرستان جشنی را برای هنرجویان در یک سالن همایش تدارک دید که تمامی اجرا ها به عهده هنرجویان بود و باز آنجا نیز کار های تیمی زیادی رو میتوانست دید و بعضا حسشون کرد .

               



سالمندان از ارزش بسیار بالایی برخوردارند ؛
هنرستان یک برنامه ای را برای هنرجویان در این راستا پیاده کرد :
گروه گروه به خانه سالمندان سر میزدیم و با آنان گپ و گفتی داشتیم از آنها درباره نوجوانی و جوانی شان سوال میکردیم و آنان غرق در خاطرات گذشتشان میشدند . سرشار از عشق بودند ولی گاه با دل هایی شکسته از نبود همدم و فرزندانشان .

هنگامی که به شب یلدا نزدیک میشدیم قرار بود یک شب یلدای نمادین در حیاط مدرسه برگزار بشه و همه کلاس ها در این جشن شرکت کنند و در پایان نیز گروه برگزیده هدایایی دریافت کند
 

پس از امتحانات ترم دی ماه تقدیری از هنرجویان برتر شد تا انگیزه ای برای این هدف باشد
 

 

کم کم داشتیم به عید نزدیک میشدیم که ایده خونه تکونی کلاس ها و کارگاه ها توی مدرسه پیچید
اون روز رو کاملا یادمه :)
همه هنرجو ها به جنب و جوش افتاده بودند ، یه شور و نشاط خاصی توی بچها بود مثل این بود که داریم خونه هامونو تمیز میکنیم همه به هم کمک میکردند میخندیدند خوش میگذروندند با اینکه داشتند کار میکردند . یکی شیشه پاک میکرد یکی صندلی هارو میبرد یه گوشه که بچها نیوفتند یکی جارو میکرد همه با لب هایی خندون بهم کمک میکردند
متاسفانه عکسی از اون روز فوق العاده ندارم ولی امیدوارم خودتون دیگه تجسم کرده باشین اون روز بیاد موندی برای ما و عجیب برای خودتون رو .


کار های خونه تکونی عید نوروز که تموم شد مدیر عزیزمون عیدی های خاطره انگیزی رو برامون در نظر گرفته بودند :
عکس های یادگاری همراه با کتابی از یادداشت های چارلی چاگلین به دخترش که کتابی در نوع خودش بی نقص و مفیدی بود
سفره هفت سینی که در پایین مطلب مشاهده میکنید نیز نتیجه کار گروهی بچهاست .